از کودکی تاکنون را با داستانهای جنایی شرلوکهولمز و رمانهای جنایی آگاتا کریستی گذرانده است. اکنون در سال آخر دوره دوم متوسطه است و تمام دغدغهاش کنکور و رشته مورد علاقهاش، داروسازی شده است. با اینکه دلش میخواهد به هدفی که در تحصیل دارد برسد اما امسال رمان جناییاش با نام «فرار از چنگال مرگ» را به چاپ رسانده است. او جزو معدود نویسندگان مشهدی شده است که در این سن و سال کتاب دارند. امیر ماماغانی، نوجوان موفق محله احمدآباد، است و از مسیر کسب این موفقیت میگوید.
3سال برای نگارش رمان جناییاش تلاش کرده و دست آخر همین چند ماه پیش آن را به چاپ رسانده است و با تنها نسخه آمادهشده آن در جشنواره خوارزمی نیز شرکت کرده و در مرحله استانی مقام سوم را کسب کرده است. در این زمان سهساله، یک سال و نیم آن را خیلی جدی برای نوشتن رمان خود وقت گذاشته است. ماماغانی میگوید: «از همان کودکی به فیلم و رمان علاقه داشتم. وقتی فیلم میدیدم و رمان میخواندم ایدههایی به ذهنم میرسید. از همان دهسالگی به نوشتن داستان کوتاه نیز علاقه داشتم.
داستانهایی که مینوشتم بیشتر موضوعاتش جنایی بود تا اینکه سه سال پیش تصمیم گرفتم تمام داشتههایم از داستانهای جنایی را که در فیلمها و رمانها دیده و خوانده بودم بهصورت یک کتاب گردآوری کنم. رمانی که نوشتم در قسمتی زاییده تخیل و در قسمتی دیگر برگرفته از جنایات واقعی است که در روند نوشتن رمان متوجه شدم در کشور مدنظرم رخ داده است. قبل از اینکه داستان را بنویسم درباره آن تحقیق کردم. منابع متعددی را خواندم. وقتی متوجه شدم داستانی واقعی با همین مضمون در کشور آمریکا اتفاق افتاده است رمانم جان بیشتری گرفت و انگیزهام برای تقویت آن بیشتر شد. این دست سریالها و ژانرها پازلهایی دارد که من به چیدن و حل آنها علاقهمندم.»
تابستان امسال برای نخستینبار میزبانی جشنواره خوارزمی را به مشهد دادند. سامانه تغییراتی کرد و این تغییرات سبب شد سامانه مشکل پیدا کند و تا چندین روز قطع و وصل شود. این مشکل در سامانه سبب شد آثار بیشتری به جشنواره راه پیدا کنند و داوری هم به دلیل تعدد آثار با دقت کمتر و سرعت بیشتری انجام شد.
نویسنده نوجوان محله احمدآباد با بیان این مطلب یادآور میشود: «با آنکه من در استان مقام نخست را به دست آورده و به مرحله کشوری راه پیدا کرده بودم اما به دلیل اختلالات پیشآمده نتوانستم در رده کشوری مقامی کسب کنم.»
روی میز پذیرایی خانه چندین لوح سپاس و مدال وجود دارد. لوحی دارد که به عنوان نفر اول استان از سوی دبیرستان زندهیاد صادقی ناحیه4 برگزیده شده است. لوح بعدی به عنوان پژوهشگر پژوهشسرای رویان است و معتقد است به دلیل کمکهایی که آنها در شکلگیری این داستان داشتهاند بسیار ارزشمند است.
میگوید: «پیش از اینکه رمان را برای جشنواره بفرستم با شناختی که بر اثر چند کار گروهی مشترک با دوستانم در پروژه زیست فناوری با پژوهشسرای رویان پیدا کرده بودم، از ایشان کمک گرفتم و مسئولان پژوهشسرای رویان برای آمادهسازی و ویرایش رمانم در مرحله کشوری و پس از آن بسیار کمک کردند. خانم رستگار از مربیان پژوهشسراست و دکترای ادبیات دارد که بسیار در ویرایش کار مؤثر بود و بسیار به من در تقویت رمان انگیزه میداد.»
از همان سنین کودکی که کتاب میخواندم، این ژانر برای من جذابیت بیشتری داشت.خیلیها مانند من به نوشتن علاقه دارند اما چون مشغول کنکورند نمیتوانند در حال حاضر کنکور را فدای نویسندگی کنند
او میخواهد نوشتن رمانهای جنایی را ادامه دهد و معتقد است علاقه وافرش از کودکی به کتابهای جنایی و رمزآلود او را تشویق به نوشتن این مدل از داستانها کرده است.
میگوید:« از همان سنین کودکی که کتاب میخواندم، این ژانر برای من جذابیت بیشتری داشت. اکنون در میان نوجوانان همسن و سال خودم میبینم که خیلیها مانند من به نوشتن علاقه دارند اما چون مشغول کنکورند نمیتوانند در حال حاضر کنکور را فدای نویسندگی کنند اما من چون زمان اصلی را همان سه سال پیش گذاشتهام میتوانم در کنار درسم به نوشتن هم بپردازم و این اتفاق خوشایندی است و موهبت خداست.»
توصیهاش به همسن و سالان خودش این است که هیچ وقت نباید موهبت خدا را دستکم گرفت و ذرهای از کمک خدا ناامید شد: «من پیش از این خیلی ناامید بودم و فکر نمیکردم که بتوانم با کتابم در جشنواره خوارزمی ثبتنام کنم و به این موقعیتی که اکنون دارم برسم اما خدا خواست و توانستم این مسیر را بروم.»
وی همچنین میگوید: «رشته تخصصی ورزشیام والیبال است که چندینبار در مسابقات بین مدارس شرکت کردم و دومرتبه مقام سوم را کسب کردم که یکی مقام سوم بین مدارس و دیگری مقام سوم بینباشگاهی در زمان بازیام در تیم پیکان است. البته اکنون تمرکز اصلیام بر روی کنکور و دانشگاه است ولی از نویسندگی هم غافل نمیشوم. اگر خدا بخواهد قصد دارم در داروسازی تحصیل کنم زیرا به درس شیمی علاقه دارم و هدفم پذیرش در رشته داروسازی است و برای رسیدن به آن تمام تلاشم را خواهم کرد.»
او برای چاپ این رمان بسیار زحمت کشیده اما معتقد است اگر حمایتهای چند نفر نبود او هیچوقت به این موفقیت نمیرسید. ماماغانی میگوید: «از آقای کیوان دبیر ادبیات سال گذشتهام بسیار سپاسگزارم که برای ویرایش کتاب من زحمت کشید. آقای آراسته برای ثبتنام در جشنواره خوارزمی بسیار کمک کرد و با حمایتهای خود من را تشویق کرد که تلاشم را بیشتر کنم. مادر و پدر عزیزم هم بسیار در این راه یاریام کردند.»